دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
 چه عواملی در پیشرفت اخلاقی طلاب تأثیرگذار است؟

حوزه/ مباحث اخلاقی باید در حوزه فراگیر شده و محدود نباشد و بزرگان و مسئولین و مدیران ارشد ما باید این دغدغه را داشته باشند و به سراغ افراد اخلاقی رفته، آن‌ها را شناسایی کرده و از آن‌ها بخواهند تا با مدارس مرتبط شوند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، ویژه نامه «در مسیر نفر» با موضوع راه و روش تحصیل، تهذیب و پژوهش در حوزه های علمیه است که از سوی هفته نامه افق حوزه به چاپ رسیده و این خبرگزاری مطالب آن را در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقمندان می کند.

* ضرورت تحول و ارتقای اخلاقی - تربیتی حوزه (حجت الاسلام والمسلمین تحریری)

حوزه‌هاي علميه همواره و در طول تاريخ، كانون تربيت عالمان رباني و سربازان روحاني امام زمان (عج) بوده كه به‌عنوان وارثان پيامبران، در راه اعتلاي دين خدا و گسترش پيام آسماني اسلام كوشيده‌اند. مردان خودساخته‌اي كه زنگار هر آن‌چه غير اوست از دل برگرفته و در مكتب زهد و معنويت و عرفان ناب اسلامي پرورش يافته‌اند. با توجه به رسالت بزرگ حوزه در پرورش دانشمندان مهذب دين و پاسداران رباني مرزهاي حقيقت و معنويت، لازم است طرح و تدبير روشني براي ارتقاي سطح معنوي طلاب و توسعه اخلاق محمدي‌ (ص) در ميان حوزويان خصوصاً طلاب مبتدي فراهم آيد. با توجه به «توسعه اخلاقی حوزویان» به‌عنوان یک هدف ‌غایی و یک کلان پروژه ، نیاز به یک طرح جامع و برنامه روشن احساس می‌شود. این کار به واقع یک مدیریت فرهنگی - تربیتی است. بر اين اساس برای رسیدن به یک طرح جامع پژوهشی و ترسیم مطلوب‌ها و ایدآل‌ها، هفته‌نامه افق حوزه در گفت‌وگو با حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر تحريري به بررسي مطلوبیت‌های نظام آموزش، پرورش، تبلیغ، مدیریت، و... پرداخته است.

* توجه به امر تهذیب و ارتباط با مجالس اخلاقی و عالمان ربانی مهم‌ترين هدف اصلي حوزه‌هاي علوم ديني

طلبه باید هدف از ورود به حوزه را بداند. برخی طلاب بعداز گذشت مدتی اهداف اصلی را فراموش می‌کنند زيرا همواره این دغدغه وجود دارد كه انسان، تا قبل از این‌که در یک محیط معنوی وارد شود، اهداف اصلی را فراموش نكند اما وقتی وارد محیط معنوی شد آرامش كاذبي به او دست می‌دهد مبني بر اين‌كه از این‌که من به نتیجه رسیده‌ام اما در واقع اين‌گونه نيست در حالي كه اين تازه اول کار است. لذا توجه به هدف و تهذیب و ارتباط با مجالس اخلاقی و انسان‌های عالم ربانی به اندازه خود لازم است که این تذکرات بیاید. به هر حال انبیاء و اولیاء در حد خودشان نیاز به تذکر داشتند و در روایت هست عن عبدالله‌بن سنان عن أبی‌عبدالله (ع) قال: «قال رسول الله (ص) لِجَبرَئیلَ: عِظنِی فَقالَ: یا مُحمّدُ عِش ما شِئتَ فَاِنَّکَ مَیِّتُ وَ اَحبِبما شِئتَ، فَاِنَّکَ مُفارِقُهُ وَ اعمَل ما شِئتَ فَاِنَّکَ مُلاقیهِ شَرَفُ المُؤمِنِ صَلاتُهُ {قیامُهُ} بِاللّیلِ وَ عِزُّهُ کَفٌّ عَن أعراضِ النّاسِ {کَفُّ الأذی عَنِ النّاسِ}».(من لا یحضره الفقیه/ج1/ص471؛ وسایل الشیعه/ج8/ص145؛ خصال/ج1/ص7) در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: رسول خدا ؟ص؟ به جبرئیل فرمود: مرا موعظه کن. گفت: ای محمّد (ص) زندگی کن هر چه خواهی سرانجام تو می‌میری؛ دوست داشته باش هرچه را که می‌خواهی (بعداز مدتی) از آن جدا خواهی شد؛ عمل کن آن‌چه خواهی (روزی) آن را ملاقات خواهی کرد؛ شرف مؤمن به پاخاستن نماز اوست در شب؛ عزت مؤمن نگهداری خویش از آبروی مردم است.

* ضرورت یک برنامه‌ریزی جامع برای تحقق برنامه‌های اخلاقی و تربیتی در حوزه‌های علمیه

همه اركان حوزه، از شورای عالی حوزه گرفته تا شورای شهرستان‌ها تا مدیران حوزه‌های علمیه باید دغدغه اولشان تهذيب و سپس آموزش باشد.

مرحوم استاد مجتهدی می‌فرمودند به نظر من اول بايد پرورش و بعد آموزش باشد، این به دلیل دیدگاه قرآنی است و یزکیهم باید در مرحله اول مورد توجه قرار بگیرد چراکه تزکیه اصل ورود ما در این عالم است که «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»، خداوند در سوره شمس یازده قسم می‌خورد یکی به نفس انسان و به سازنده انسان و نتیجه این قسم‌ها این است که «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» کسی رستگار شد که این نفس را تزکیه کند پس تزکیه اصل است و مقدم بر تعلیم و تعلم است. نه این‌که بگوییم حالا یاد بگیریم بعد برویم تزکیه کنیم یا این‌که تزکیه کنیم بعد یاد بگیریم این‌ها باید همراه با هم باشد اما ترتب دارد تزکیه به‌عنوان هدف برتر است و تعلیم هم به‌عنوان يك هدف به نوعی برتر است و برتری هر کدام به لحاظ نیاز است. محور عمده فرمایشات آیت‌الله مجتهدی در تربیت طلاب همین مسایل اخلاقی بود. صحبت‌های ایشان هم شامل مواعظ بود که طلبه تنبه پیدا کند که کجا آمده و به چه دلیل آمده و برای چه دلیلی باید درس بخواند، این‌ها اساس است و نکته دوم صحبت‌های ایشان تعالیم اخلاقی و فضایل و رذائل بود. اوائلی که خدمت ایشان رسیدیم می‌فرمودند هر روز یک صفحه از معراج السعاده و یک صفحه از رساله عملیه را بنویسید تا هم با فقه آشنا بشوید و هم با مباحث اخلاقی و خود ایشان هر روز جلسات عمومی داشت و دقایقی برای یک دسته از طلاب تازه وارد تا سال اول و دوم و نيز طلاب قدیمی‌تر، هم فقه می‌گفت و هم مسایل اخلاقی را مطرح می‌کرد و روایات را می‌خواند.

* آموزش اخلاق هدف اصلی حوزه هاي علميه و راه کارهای عملي برای رسيدن به اين هدف

ابتدا باید اساتید اخلاق مبرز و مجهز که کارشان این باشد در اختیار داشته باشیم که اجمالاً داریم و هم‌چنين ساير اساتید هم بهره‌ای از اخلاق و راهنمایی‌های اخلاقی داشته باشند و این‌طور نباشد که مسئله اهتمام به اخلاق و مسایل اخلاقی مختص به یک استاد باشد که در عرض یک هفته یک نفر بیاید و برود. این مسئله باید به‌صورت دائمی باشد اما اساتید اخلاقی هم باید دغدغه مسایل اخلاقی را داشته باشند لذا فرموده‌اند هم استاد باید تواضع داشته باشد و هم شاگرد و این را در روایت فرموده‌اند استاد اساساً مقتداست و اول باید به تعلیم خودش بپردازد که این فرموده امیرالمؤمنین در نهج ‌البلاغه است که «مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ، و ليَكُن تأديبُهُ بسِيرَتِهِ قَبلَ تأديبِهِ بلِسانِهِ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم»؛ هر كه خود را در مقام پيشوايى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آن‌كه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت نمايد و كسى كه آموزگار و مربى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن كه آموزگار و مربى ديگران است. به بيان ديگر کسی که امام می‌شود و خودش را امام مردم قرار می‌دهد، تنها امام مسلمین و امام جماعت نیست بلكه هر کسی که یک جنبه مقتدایی پیدا می‌کند و مقتدای دیگران می‌شود اول مدیر مقتدای مجموعه خودش است و سپس استاد و مقتدای شاگردانش. با تامل در عبارت: «تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ»، مي‌فهميم كه اول بايد «مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما» به تعليم خود بپردازد و سپس قبل‌از اين‌كه تأدیب او به زبانش باشد با سیره و روش عملي به تأديب مردم بپردازد، یعنی باید با سیره‌اش این ادب را نشان بدهد، درست سخن بگوید متکبرانه سخن نگوید بلكه صادقانه سخن بگوید و با حالت عجب سخن نگوید، این‌ها نیاز به تهذیب دارد، بنابراین چنین مسایلی باید در حوزه شکل پیدا کند تا تأثیر تهذیبی در طلاب هم باشد پس مسئله تهذیب نه تنها امر فردی بلکه امر جمعی است.

* نگاه جمعي به مسئله تهذیب و آماده‌سازی محیط به‌عنوان یکی از وظایف مهم حکومت دینی

مسئله تهذیب در امر جمعی بهتر تحقق پیدا می‌کند به بيان ديگر يك مدیر نباید به مدیران دیگر نگاه کند که آيا کار معنوی انجام می‌دهند یا خیر و هم‌چنين استاد یا طلبه هم نباید به استاد یا طلبه دیگر نگاه کند، این از جنبه فردی است، اما از جنبه اجتماعی اگر جمع مناسبی باشد مسئله تعلیم و تربیت بهتر تحقق پیدا می‌کند لذا آماده‌سازی محیط که در بحث‌های روان‌شناسی و اجتماعی مطرح می‌شود به همین دلیل است که ما محیط را برای کسانی كه در این مسیر وارد مي‌شوند آماده کنیم از این جهت یکی از وظایف مهم حکومت دینی آماده‌سازی محیط است که باید ابتدا فرهنگ دینی را محور کار خودش قرار بدهد و از آن حمایت کند و آن را بفهماند و نشر بدهد، دوم اقتصاد اسلامی است به هر حال فرهنگ بدون اقتصاد در اسلام وجود ندارد مسئله سیاست باید با مسئله اخلاق همراه باشد در زمان سابق افراد مهذب و تذکرات اخلاقي درحوزه‌ها بیشتر بودند و لذا زمینه تغییر حال و هوا هم بیشتر بود البته این‌طور نیست که اگر جایی همه شرایط مهیا باشد انسان آل‌الله می‌شود و معمولاً کسانی بودند که از مسير دين منحرف می‌شدند در حالی که برخی از جاسوسان دشمن در همین حوزه‌ها وارد شدند و هیچ رنگی نگرفتند. باید دقت داشته باشیم طلاب علوم دینی و متدینین این دیدگاه را تصحیح کنند که همین که در یک جمع دینی وارد شدند گمان نکنند که کار تمام شده است چراكه این تازه اول کار است.

* عوامل تأثیرگذار در اخلاق طلبه: کتاب‌ها، اساتید، درس‌ها، برنامه‌های فرهنگی، جلسات و ...

به‌طور کلی طرح و تدوین کتب خوب است و بايد به لحاظ استعدادها و مراتب پایه‌ها، کتاب‌هایی نوشته بشود. بنده یک دوره كتاب برای حوزه خواهران نوشتم که بنام اخلاق بندگی و اخلاق اجتماعی و دیگری بنام اخلاق فردی چاپ شده است. اجمالاً حوزه برادران هم این‌ها را دیده و پسندیده‌اند. این‌ها در ادامه یا در کنار مباحث تربیتی است. اما آن‌چه که بنده به آن معتقدم و تجربه کرده‌ام این است که این مسایل کفایت نمی‌کند، این‌ها مباحث کلاسیک هستند و آن‌چه مهم است این است که ما نیاز به مربی اخلاقی داریم و افراد مهذبی که با طلاب در ارتباط باشند و چند روز در هفته بین طلاب باشند و به مسایل اخلاقی آگاهی داشته باشند و خودشان متصل به مسایل اخلاقی باشند که دیدن این افراد طلاب را به تهذیب تحریک کند و سؤالاتی که برای طلاب پیش می‌آید از این آقایان سؤال کرده و پاسخ بگیرند. بنده این را مطرح کردم و به نوعی در برخی مدارس پیاده شده است و برخی دوستان از مدیران مدارس در شهرستان‌ها که با بنده مرتبط هستند اطلاع داده‌اند که زیر نظر تهران این مباحث را دنبال می‌کنند و بسیار مؤثر است لذا این مباحث باید فراگیر بشود و محدود نباشد و بزرگان و مسئولین و مدیران ارشد ما باید این دغدغه را داشته باشند و به سراغ چنین افرادی بروند و آن‌ها را شناسایی کنند و از آن‌ها بخواهند تا با مدارس مرتبط بشوند این خیلی مهم است. به عنوان نمونه آیت‌الله بنابی در بناب شخصیتی مدیر است اما در عین حال دغدغه اخلاقی دارد. الآن حوزه‌ها گسترده شده است در سابق طلاب محدود بودند و این آقایان هم در شهرستان‌ها در حوزه‌ها اجمالاً حضور داشتند و ارتباط بیشتری می‌شد گرفت اما در حال حاضر این‌چنین نیست و راهکار این است که به سراغ شناسایی این افراد برویم در معاونت تهذیب کاری انجام می‌شود که مقداری خلأ را پر می‌کند که مسئله مشاوره است اما این هم آسیب دارد اولاً باید مشاورین اصل را بر تعالیم غربی‌ها قرار ندهند و مشاوره‌های غربی را کنار بگذارند و اطلاع و اشراف به معارف دین داشته باشند عده‌ای از این‌ها دوستان بنده هستند و برخی از مسئولین این امور از شاگردان بنده هستند و مکرر به این‌ها هشدار داده‌ام چراکه بنده حدود سی سال است کار مشاوره انجام می‌دهم و الآن حدود بیست سال است در مدرسه امام خمینی(ره) از ملیت‌های مختلف با ما در ارتباط هستند و عده‌ای از این‌ها که با ما مرتبط هستند در کشوری که هستند همین مطالب را پیاده می‌کنند. بايد توجه داشت كه معارف دینی ما مستغنی است و برای همه مسائل راهکار اخلاقی دارد لذا دوستانی که از این خط رنگ گرفته‌اند تأثیر بسیار عمیقی گرفته‌اند و طرفداران بسیاری دارند و کلاس‌های پررونقی از جهت معنوی دارند و هم راهکارهایی که ارائه می‌دهند این‌چنین است.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha